متن ترانه مرصاد محمدی به نام یواشکی
یروزایی یواشکی دلم میگیره
دیگه اصلا حرفی تو سرم نمیره
دلم پره حرفه امون نمیده
کار دل ما به جنون رسیده
واسهٔ دل خودم که کم نذاشتم
واسهٔ تو من از آبروم گذاشتم
بی رمق شدم آخه تورو نداشتم
تا میام فراموشت کنم یجوری
یدفعه میوفته یادم اینکه دوری
تا کجا تحمل و تا کی صبوری
چه شبایی با فکرت شکنجه میشدم
تو نبودی که ببینی غرق گریه میشدم
اما هیچکسی نفهمید
نمیخواستم پیش مردم آبروم بره
بگن اونکه ادعا داشت سنگ شده دلش
هیچکی گریه هامو نشنید،هیچکی گریه
هامو نشنید
واسهٔ دل خودم که کم نذاشتم
واسهٔ تو من از آبروم گذاشتم
بی رمق شدم آخه تورو نداشتم
تا میام فراموشت کنم یجوری
یدفعه میوفته یادم اینکه دوری
تا کجا تحمل و تا کی صبوری