کمیل نصری
ارغوانم آنجاست
ره چنان بسته که پرواز نگه
آفتابی ست هوا؟ یا گرفته است هنوز؟
من در این گوشه که از جهان بیرون است
دانلود آهنگ
کمیل نصری ارغوانم آنجاست
آفتابی به سرم نیست از بهاران خبرم نیست
آنچه می بینم دیوار است آه این سخت سیاه
ره چنان بسته که پرواز نگه
که چو بر می کشم از سینه نفس
نفسم را بر می گرداند
ره چنان بسته که پرواز نگه
در همین یک قدمی می ماند
ارغوانم آنجاست ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد می گرید
چون دل من که چنین خون آلود
هر دم از دیده فرو می ریزد
شاخه همخون جدا مانده من
ره چنان بسته که پرواز نگه
آفتابی ست هوا؟ یا گرفته است هنوز؟
من در این گوشه که از جهان بیرون است
آفتابی به سرم نیست از بهاران خبرم نیست
آنچه می بینم دیوار است آه این سخت سیاه
ره چنان بسته که پرواز نگه
که چو بر می کشم از سینه نفس
نفسم را بر می گرداند
ره چنان بسته که پرواز نگه
در همین یک قدمی می ماند
ارغوانم آنجاست ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد می گرید
چون دل من که چنین خون آلود
هر دم از دیده فرو می ریزد
شاخه همخون جدا مانده من
ره چنان بسته که پرواز نگه
آفتابی ست هوا؟ یا گرفته است هنوز؟
من در این گوشه که از جهان بیرون است
متن ترانه
کمیل نصری ارغوانم آنجاست
آفتابی به سرم نیست از بهاران خبرم نیست
آنچه می بینم دیوار است آه این سخت سیاه
ره چنان بسته که پرواز نگه
که چو بر می کشم از سینه نفس
نفسم را بر می گرداند
ره چنان بسته که پرواز نگه
در همین یک قدمی می ماند
ارغوانم آنجاست ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد می گرید
چون دل من که چنین خون آلود
هر دم از دیده فرو می ریزد
شاخه همخون جدا مانده من
ره چنان بسته که پرواز نگه
آفتابی ست هوا؟ یا گرفته است هنوز؟
من در این گوشه که از جهان بیرون است
آفتابی به سرم نیست از بهاران خبرم نیست
آنچه می بینم دیوار است آه این سخت سیاه
ره چنان بسته که پرواز نگه
که چو بر می کشم از سینه نفس
نفسم را بر می گرداند
ره چنان بسته که پرواز نگه
در همین یک قدمی می ماند
ارغوانم آنجاست ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد می گرید
چون دل من که چنین خون آلود
هر دم از دیده فرو می ریزد