متن ترانه علی دیباج به نام چشم گرفت
روز اول که دیدم نگاه تو چشم گرفت
همه گفتن نمى شه نمى رسى دلم گرفت
منم آروم و قرار نداشتم هیچ روز و شبى
که بیام ببینمت بهت بگم عزیزمى
همه بدن
فقط تویى که خوبى با من
قدم زدن
با تو چه حالى داره واقعاً
یه چى کمه
وقتى که تو نیستى کنارم
پر زده دل
تو کوچه هاى خاطراتت
هردفعه هى
مى بینمت دلم مى خوادت
هدفته
بشم اسیر اون نگاهت
شب به شب هوات
مى پیچه تو سرم همش صدات
من دلم خوشه باز به خنده هات
عزیز دلم
باتو بهترم
نمى پره عشق تو از سرم
نشد تورو یه بار ببینم و
نریز دلم
همه بدن
فقط تویى که خوبى با من
قدم زدن
با تو چه حالى داره واقعاً
یه چى کمه
وقتى که تو نیستى کنارم
پر زده دل
تو کوچه هاى خاطراتت
هردفعه هى
مى بینمت دلم مى خوادت
هدفته
بشم اسیر اون نگاهت